رقص آتش بر تن رنگها و نگارهها (میناکاری اصفهان)
هر آنچه که هنر است در ذهن هنرمند، رنگ میشود و بر تن خاک مینشیند. اما بیحضور آتش، امیدی به پایایی و مانایی این نقشها در گذر زمان نیست. چنین است که رنگ و آتش و خاک در هم میآمیزند و مینایی میشوند بر گستره باغ و بوستان هنر ایرانی. هنری بنام میناکاری.
“مینا” را در فرهنگ واژهها چنین معنا کردهاند: لعابی آبی رنگ که با آن نقره و طلا را نقاشی میکنند.
میناکاری هنریاست که قدمت و دیرینگیاش را به روزگارانی دور نسبت میدهند. به دورانی کهن که از آن برای زیبایی بخشیدن به زیورآلات و ظروف مختلف استفاده میشدهاست. این هنر ترکیبیاست از آتش و خاک که با هنر نقاشی آمیخته و نقشهایی بس بدیع و زیبا را میآفریند. به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار و نمونههای ایرانی، این هنر اولبار در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفتهاست. البته در اروپا نیز و در میان آثار باستانی یافته شده، مواردی از این هنر به دست آمده اند که پیشینهای بسیار طولانی دارند. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد مسیح در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع میباشند. همچنین مجسمه معروف زئوس که در یونان کشف شده، مربوط به پانصد سال پیش از میلاد میباشد.
از نمونههای یافتهشده در ایران نیز میتوان به یک جفت گوشواره طلا اشاره کرد که در شهرستان “نهاوند” یافته شده و سبک زرگری آن را به سدههای هفتم تا هشتم نسبت دادهاند.
اما اوج هنر میناکاری در ایران را میتوان تا دوره سلجوقیان به سبب ساخت و تهیه ظروف برنجی و میناکاریشده ردیابی کرد. در این دوره، آثار ساختهشده علاوه بر استفاده در میان ایرانیان، به کشورهای همسایه نیز صادر میشده است. در باب زیبایی و ظرافت هنر میناکاری ایرانی، تحقیقها و پژوهشهای بسیاری انجام شده است. چنانکه پروفسور آرتورپوپ خاورشناس آمریکایی در کتاب “بررسی هنرایران” دربارهٔ هنر میناکاری چنین گفتهاست: «میناکاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگهای پخته و درخشان که سابقه آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد میرسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده ششم تا چهارم پیش از میلاد مشاهده میشود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته و یکی از نمونههای قدیمی آن درعهد صفویه توسط ژان شاردن جهانگرد فرانسه شناسایی شدهاست که قطعهٔ مینایی از کارهای اصفهان بوده، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زرد و قرمز.»
میناکاری در ادوار تاریخی دیگر همچون دوره مغولها و صفویان، رونق خود را حفظ کرد اما در هرکدام از این مقاطع، تغییراتی در آن بوجود آمد. چنانکه در دوره مغولها تصویرها و شکلهایی که مربوط به ظاهر و لباس درباریان ایران بود، جایگزین نگارههای عربی شد. علاوه بر این در دوره صفویان نیز نقشهای مینیاتوری همانند: مجلسهای بزم در دبار، شکار و اسبسواری بیشتر رواج داشت و میناکاری بر روی نقره انجام میشد. همچنین نقشهای اسلیمی و ختایی به طرحها افزوده شد و رنگ قرمز نیز بیشتر از همه دورهها به کار میناکاران آمد.
اما در دوره معاصر بعد از دوره قاجار برای مدتی این هنر به بوته فراموشی سپرده شد و بگونهای کاملا محسوس با دوران کم فروغی همراه بود. حضور شکراللهصنیعزاده و کارگاهش که در آن هنرمندان بنامی پرورش یافتند، باعث شد که این هنر تاحدی دوباره به روزهای پر شکوهش باز گشته و هنر میناکاری که روزگار باشکوهی را در میان نقشها و نگارههای خود پنهان داشت، بهنوعی احیا شود. اکنون بسیاری از هنرمندان باتجربه و خوشذوق در زمینه میناکاری روی طلا به سبک دوره قاجار فعالیت میکنند.
هنر میناکاری را به لحاظ روش تولید میتوان به دو دسته تقسیم نمود.
- مینای خانهبندی
- مینای نقاشی
مینای خانهبندی: شیوهای قدیمی است که به “مینای سیمی” نیز معروف است از مفتولهای بسیار نازک بهره میبرد. مفتولها را به شکل دلخواه درمیآورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده، با یک لعاب شیشهای روی آن را میپوشانند. سپس آن را درون کورهای با حرارت تقریبی ۱۰۰۰ درجه قرار میدهند تا اینکه مفتولها به قطعه کار جوش میخورند. در مرحله بعد رنگهای مخصوص میناکاری که به شکل پودر میباشند را بر روی سطح کار میپراکنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کورهای با میزان حرارت ۱۰۰۰ درجه قرار میدهند. مفتولهای برنجی بعد از قرارگرفتن در کوره به رنگ سیاه درمیآیند، از اینرو باید با اسیدکاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در شهرهای اصفهان و تهران رواج داشتهاست اما درحال حاضر تنها کارگاه آموزشی که این هنر را آموزش میدهد، پژوهشکده میراث فرهنگی است. شایان ذکر است”مینای سیاه” نیز گونهای از “مینای خانهبندی” بهشمار میآید که به “مینای صائبین” نیز معروف است. این شیوه میناکاری به طور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.
مینای نقاشی: روشی است که امروزه در اصفهان مرسوم میباشد. این شیوه از میناکاری به این صورت است که نقشهای مینا بر روی لعابی شفاف شکل میگیرند. بدین منظور ابتدا استاد مسگر یا دواتگر میبایست که شی مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر ساخته و سپس استاد میناکار روی آن را لعاب سفید رنگ بدهد. مرحله لعاب دهی سه یا چهار بار انجام میگیرد و هر بار نیزبا قرار گرفتن در کوره با ۷۰۰ درجه حرارت همراه است. تا اینکه رنگ لعاب ثابت شود. سپس نقاشی روی این جسم سفیدرنگ انجام میشود. بعد از فرآیند نقاشی، شی دوباره به کوره بازگردانده شده تا در درجهای در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شود و رنگها به شکل دلخواه در آیند. هم اکنون از رنگهای شیمیایی در نقاشی شی استفاده میگردد، حال آنکه در گذشته رنگهای بکار گرفته شده گیاهی یا معدنی بودند. شفافیت مینا نیز از وجود اکسید قلع بدست میآید، اما در مینای منقوش که در زمان قدیم معمول بود و امروزه استادعلیرضاپروازی در میناکاری به کار میبندد، ابتدا ماده لعابین را که از سیلیس و زنگارهای فلزات بدست می آید بصورت گرد درآورده وبا قلع کدر میکنند، آنگاه حرارت میدهند تا مینای کدر به فلز جوش داده شود، سپس بر این زمینه طرح مورد نظر به رنگهای آبگینهای رسم وسپس ذوب میشود.
در حال حاضر “مینای خانهبندی” از رونق افتاده و تنها مینای نقاشی است که رواج دارد و مرکز آن نیز شهر اصفهان است.
دیدگاهتان را بنویسید