
جایگاه صنایع دستی در صنعت گردشگری ایران
اطلاق عنوان صنعت به مجموعه فعالیتهایی که تحت عنوان گردشگری انجام میشوند، وابسته به عواملی نظاممند است. عواملی که جملگی ساختاری را پدید میآورند با توانایی ارتقا شاخصهای اقتصادی یک کشور. بیتردید امروزه کمتر کسی یافت میشود که از نقش این صنعت در حوزه اقتصاد و حجم عظیم منافع آن برای کشورهای توریستپذیر آگاه نباشد. به دلیل همین منافع است که در حال حاضر بسیاری از کشورهای جهان سرمایهگذاریهای هنگفتی را بر روی بسترهای جذب گردشگرهای خارجی انجام دادهاند.
اما عنوان صنعت را متناسب با چه شاخصها و معیارهایی میتوان برای مجموعه فعالیتهای مربوط به گردشگری بکار برد؟
بهتر آن است که پیش از پاسخ به چنین پرسشی، تعریفی جامع از صنعت ارائه کنیم. «صنعت» به مجموعه یگانهایی گفته میشود که در تولید، توزیع یا مصرف یک فراورده یا یک دسته از فراوردههای مشابه فعّالیّت میکنند. در باب تعریف صنعت، اجماعی حداکثری وجود ندارد اما تعریف ارائه شده در سطر بالا را میتوان کاملترین تعریف ممکن برای صنعت در نظر گرفت. تعریفی که دربردارنده واژههایی است همچون یگان، تولید، توزیع و فرآورده. واژههایی که هر کدامشان را به راحتی میشود در ساختار نظام گردشگری نیز ردیابی نمود. بهعنوان مثال تمامی واحدهای موجود در یک جغرافیای فرهنگی را که موجب جذب مسافران و گردشگران میشود، میتوان تحت نام یگانهای فعال در حوزه صنعت قرار داد. واحدهایی همچون هتلها و مسافرخانهها، موزهها و بناهای تاریخی و فرهنگی، مراکزخرید و تفریحی و …. اما جایگاه صنایع دستی در ساختار صنعت گردشگری با چنان وسعت و گستردگی چگونه تعریف میشود؟ آیا اساسا چنین جایگاهی برای صنایع دستی و هنرمندان فعال در این حوزه تعریف شده است؟ و یا اینکه صنایع دستی و محصولات و مشتقات آن تا چه میزان میتواند به رشد و ارتقاء صنعت گردشگری یاری برسانند؟
سالانه بسیاری از مردم گوشه گوشه جهان به قصد گریز از روزمرگیها و هیاهوی هر روزه اجتماع پیرامونشان، بار سفر بسته و قصد شهرها و کشورهایی را میکنند که چیزهایی را برای عرضه به چشمان جستجوگرشان و نیز برقراری دمی آرامش داشته باشند. مسافرانی که میزبانهاشان همگی با آغوش باز انتظارشان را میکشند. انتظاری که موجب رونق و ترقی اقتصاد کشورهای با قابلیتهای گردشگری میشود. درست به همین دلیل است که طی سالیان اخیر بسیاری از کشورهای جهان بخش اعظمی از همت خود را مصروف برقرای شرایط مناسب به هدف جذب توریستها و گردشگران داشتهاند. در این میان یکی از مهمترین و درعین حال کاربردیترین موارد جذب گردشگر، انجام سرمایهگذاریهای مناسب جهت معرفی هرچهبهتر صنایع دستی فرهنگها به علاقهمندان است. اقدامی که علاوه بر ایجاد جاذبههای گردشگری، پتانسیل چشمگیری نیز در فراهم کردن فرصتهای شغلی برای افراد بومی هر منطقه و جغرافیای فرهنگی دارد.
ایران یکی از کشورهایی است که میتواند با اتکا به صنایع دستی موجود در جغرافیای فرهنگیاش، سهم عظیمی از اقتصاد خویش را به دست پرتوان هنرمندان و پیشهوران فعال در حوزه صنایع دستیاش بسپارد. از آنجا که روند انتقال جامعه سنتی ایران با پیشینهای کاملا روستایی و کوچنشینی به دنیای مدرن و صنعتی با کندترین سرعت ممکن نسبت به کشورهای پیشرفته انجام میشود، بسیاری از پیشهها و مشاغل موجود در جامعه ایرانی به همان سبک و سیاق پیشین به فعالیت خود ادامه میدهند. بگونهای که مظاهر مدرن و صنعتی کمتر در آنها نفوذ یافته و کماکان قالب سنتی خود را حفظ کردهاند. به همین دلیل آنچه که به عنوان محصولات تولیدی اینگونه از مشاغل وارد بازار میشوند، ذیل دسته صنایع دستی و دستسازههای سنتی و فرهنگی قرارمیگیرند. مسئله دیگر گوناگونی اقلیمها و فرهنگها در گستره جغرافیایی ایران است. شاید در کمتر نقطهای از جهان بتوان چنین پراکندگی و تنوعی را در حوزه فرهنگی، آنچنان که در ایران موجود است را نشان گرفت. از این رو محصولات تولیدی هرکدام از شهرها و همچنین ابزار و ادوات مورد استفاده در زندگی روزمره مردمانشان برای چشمان خوگرفته به کالاهای صنعتی دنیای مدرن، نفشی زینتی را ایفا میکنند. بیتردید با در اختیار داشتن چنین ظرفیتی میتوان بسیاری از گردشگرانی را که دل در گرو نقش و نگاری برخواسته از عمق تمدن و تاریخ دارند را به سوی خویش جذب نمود. علاوه براین صنایع دستی کشور ما به عنوان یک هنر – صنعت کاملا مستقل وبومی این توانایی را در خود چنان نهان دارد که جایگزین بسیار مناسبی بجای نفت در سبد صادراتی کشور باشد و بدین واسطه کشور را از اقتصاد تک محصولی به اقتصادی پایدار ومبتنی بر تولید که گزینهای بسیار پویا و آیندهنگر است، سوق دهد. که البته دستیابی و رسیدن به چنین جایگاهی مستلزم ایجاد فضایی کاملا امن جهت ارتباط با مشتریان و علاقهمندان هنر مستظرفه ایرانی است. مسلما صادرات صنایع دستی تنهاترین روش برای فراهم کردن بازار هنر دست ایرانی نیست. چراکه با نمایش و عرضه دستسازههای ایرانی به گردشگران خارجی که به ایران سفر میکنند، علاوه بر ایجاد یک بازار مطمئن داخلی برای محصولات فرهنگی و دستساخت کشورمان، میتوان به میزان قابل توجهی نیز بر جذابیتهای گردشگری شهرها و فرهنگهای موجود در ایران افزون نمود. صنایع دستی گنجینه فرهنگی یک ملت است که این روزها به دلیل توسعه صنایع مدرن، مورد بیمهری قرارگرفته است. با وجود این که توسعه صنایع دستی میتواند بیشترین اشتغال را با کمترین سرمایهگذاری ایجاد کند ولی متاسفانه شناخت دقیقی از وضعیت آن در کشور وجود ندارد و به درستی نمیتوان سهم آنرا در اقتصاد کشور تعیین کرد. کافی است تا نگاهی گذرا به سیاستها و اقدامات صورت گرفته در کشورهایی داشته باشیم که با طراحی و تدوین برنامههای جامع و اثرگذار، علاوه بر معرفی تاریخ و فرهنگ بومیشان به مسافران و گردشگران خارجی، نه تنها هزاران شغل را ایجاد و میزان قابل توجهی از ارز خارجی را به اقتصادشان ترزیق کردهاند، بلکه به استمرار و بقای بسیاری از مشاغل و پیشههای کهن موجود در شهرها و روستاهایشان نیز یاری رساندهاند. این در حالیاست که در کشور ما آنچنان که شایسته هنر و فرهنگ ایرانی است به ندرت شاهد برنامهای اثرگذار با هدف معرفی صنایع دستی به گردشگران و ترغیب آنها برای سفر به ایران هستیم.