آموزش ساخت کامیون هیدرولیک
خاطرات کودکیمان را که مرور میکنیم، اسباببازیها بخش بزرگی از این خاطرات را اشغال کردهاند. اسباببازیهایی که ما را چنان در رویاها غرق میکردند که گویی دنیای حقیقیمان را لابلای خود در حصار کشیدهاند. اما در میان همه این رویاها بود که دنیا را شناختیم و بسیاری از احساسها را تجربه کردیم. با عروسکهامان دوستداشتن را و با تفنگهامان احساس قهرمان بودن را فهمیدیم. گاهی هم میان این همه احساس خوب، حس ناخوشایند کمبودها و حسرت نداشتن و نبودن چیزهایی از جنس آرزو آزارمان میداد. اما باز هم کودکی بود و خواستنها. خواستنی که وادارمان میکرد دست به دامن قدرت خلاقهمان شویم و هرآنچه را که تمنا و آرزویاش را داشتیم خود فرآهم آوریم. اینگونه بود که دست به کار ساختن میشدیم و چیزهایی میساختیم. تفنگهای چوبی، موشکهای کاغذی، فرفرههای کاغذی و … گاهی هم پیش میآمد که از کشاندن ماشینها به دنبالمان دست میکشیدیم و آنها را با موتوری نسبتا ساده به حرکت درمیآوردیم.
دیدگاهتان را بنویسید